رادین و سیندرلا
نانازم امروز با باباجون محمدو خاله مهسا رفتیم مرکز خرید تیرازه وازاونجایی که ما شما رو کم میبریم اینجور جاها همینکه وارد شدیم یه کمی تحت تاثیر محیط و صداها نق نق کردی وهمینکه خودم بغلت کردم سرتو گذاشتی رو شونم وبا تعجب به اطرافت نگاه میکردی . عزیزم ببخش اگه به قول بابایی ارامشت رو بهم زدیم -بوووووس-
مامانی شما هم خوش سلیقه ای ماشاله مثل باباجون محمدت وقتی رفتیم مغازه اسباب بازی ها از بین همه اونا از بنر سیندرلا خوشت اومد و از بغل ما خودتو پرت میکردی سمتش!!! ای ناقلا!!!
چند تا عکس هم با گوشیم گرفتیم که نشون میده چقدر گل پسرم زبله خان تشریف داره!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی